سیگار
سکوت میکنم ... برای گفتن و شنیدن، حرفی ندارم هرگز سخنی نمی گویم ساکت ....ساکت آرام به باران و برف وشب و روز نگاه میکنم به عمق پاکشان ، به زاتشان گوش میدهم من ساکت ...ساکت آرام همانند نگاه کودکان معصوم ومنتظر منتظر، سرنوشت خود هستم من ساکت ...ساکت آرام در این دنیای پر هیاهو و زیبا سکوت میکنم که سکوت سرشار از پاداش الاهیست و دل تنگی هایم را از این دنیا فانی به نجوای باد رها می سازم تا به اوج برود. من ساکت... ساکت آرام همچون روحم که دیریست در سکوت مرده است سکوت میکنم.. به خاطر دوستیهای که هر روز بی رنگتر میشود از عشق که با فصلی از زمان کهنه می شود از مهربانی های که با گذشت زمان تبدیل به نفرت میشود و از بی رحمیها و جا هلیت که روح انسان را تسخیر خود میکند سخنی نمیگویم می نشینم و سکوت میکنم من ساکت...ساکت آرام سکوت میکنم... لب هایم آلزایمر گرفته و لبخند را فراموش کرده است سیگار را میشناسد و مرگ مُردن نیست و مرگ تنها نفس نکشیدن نیست ! من مردگان بیشماری را دیده ام که راه میرفتند ، حرف میزدند ، سیگار میکشیدند !!! خسته ام ! چقدر دلم میخواست میتوانستم از قالب زندگی بیرون بزنم ! سیگاری دود کنم ! و کمی خستگی در کنم .... تیغی تیزتر سری بی فکر ریه ای پر دود همه من در عین تمام شدن و اغازی دیگر با اتش زدن سیگاری دیگر
اولین سیگار. . .اولین پیک . . .اولین عشق . . .” هرگز فراموش نمیشه ” سیگار که نمیکشم هوس و بوی سیگار در سرم غوغا میکند . . .سیگار که میکشم بوی تو در سرم میپیچد . . .آخر همه جا به تو می رسم !با اینکه میدانم دیگر هیچ گاه به تو نمیرسم . . . نخ ... سیگار هایم ؛ بوی خون گرفته این روزها . . .رگ هایم ؛ بوی دود . . . .
اولین باری که عشقم فهمید سیگار میکشم ،مثل بارون بارید . .
.با گریه قسمم داد ” توروخدا دیگه نکش توروخدا ترکش کن ” صداش توگوشمه هنوز !اما
من هنوزم که هنوزه دارم میکشم . .
.آخه چون اونم قسم خورده بود ، که ترکم نکنه ولی رفت . . . . . . !
و بس . . .همین نزدیکی بود کجاست فندک شکسته ی من ؟
وای بر من !دیگری من را سوزاند و من ، سیگار را . . .
فهمیدم چه خبره دور و برم ، درد کشیدم
حالا دیگه نه درد میکشم نه جیغ نه نقاشی !!!
سیگار میکشم …
یک عمر هم که ســـیگار بکشم فایده ندارد !
تا خودم نسوزم دلم آرام نمی شود ...
.
قالب جدید وبلاگ پیجک دات نت |